تمرکز
و عدم تمرکز
قدرت (فدرالیسم)
پیشگفتار
از نوشتار زیر
بیش از هشت
سال میگذرد. در آن
هنگام، بحث پیرامون
مسـئله تمرکز
و عدم تمرکز
ملی و فدرالیسم
در رسانههای
گروهی برونمرزی،
از جمله
نوشتاری،
بگونه گسترده
جریان داشت؛
بویژه از سوی
متفکران چپ و
کسانی که خود
را منتسب به
قومیتها میدانستند. این
نوشتار نخست
در نشریه کار،
ارگان سازمان
فداییان خلق
(اکثریت)، درج
شد.
سپس، بترتیب
به فاصله
زمان، در نشریه
ماهانه سوسیالیسم،
ارگان سازمان
سوسیالیستهای
ایران، کیهان
لندن، نیمروز،
و سرانجام میراث
ایران، در آمریکا،
به چاپ رسید. همچنین،
بنا به دعوت
انجمن
پژوهشگران ایران
که مرکز آن در
پاریس است، در
کنفرانسی که
در اسفندماه 1380
برگزار شد، در
این باره سخن
گفتم.
گفت و
شنود پیرامون
مسئله عدم تمرکز
و تقسیم قدرت
و بویژه حقوق
قومیتهای ایرانی،
در برونمرز بویژه
آمریکا و
اروپا،
همچنان پیگیر
ادامه دارد. در این میان،
یک اقلیت
تندرو و از
کسانی که خود
را وابسته به
اقلیتها، یا
بقول خودشان
ملتهای ترک و
عرب و غیره، میدانند،
با فرصتطلبی
از اوضاع
آشفته و
نابسامانی که
حکومتگران
جمهوری اسلامی
در 27 سال گذشته
بر ملت و میهن
ما تحمیل کردهاند،
سوء استفاده
کرده و زمزمههای
جدائی از مام
میهن را براه
انداختهاند. برخی از
آنان از پشتیبانی
بیگانگان
برخوردارند،
اما دادار پاک
را سپاس که بیشتر
این
روشنفکران وابسته
به قومیتهای
ایرانی، و در
صف نخستینشان
کردها، بلوچها،
ترکمنها و
آذریها، نه
تنها هیچگونه
اندیشه جدائیخواهی
و دوری سرزمینی
از میهن ایرانیان
را برنمیتابند،
بلکه همواره
پایبندی خود
را به حفظ
تمامیت ارضی و
یگانگی و یکپارچگی
آن شفاف بیان
داشتهاند.
در ماهها
و هفتههای
گذشته، بار دیگر
بحث پیرامون
آنچه در فراز
آوردیم
گسنردهتر
گردیده و
بگونه یک
گفتمان سیاسی
درآمده است. در این
راستا، همه
آزادگان میهندوست،
بویژه ملتگرایان
پانایرانیست،
وظیفه دارند
با بردباری و
مهر و حرمت به
دگراندیشان
با آنها به
سخن بنشینند تا
بتوانند با
اتکا به دانش
و خرد سیاسی و
شناخت مشکلات
جامعه ایران
به فرایندی
راهگشا که
همراه با
همبستگی و پیوند
و نیرومندی
قومیتهای ایرانی
و پویایی
فرهنگ
درخشانشان
باشد، برسند.
پاینده ایران
دکتر حسن
کیانزاد